تاریخ تقویم در ایران و کشورهای اسلامی- واژهشناسی
واژهشناسی
تقویم، از ماده قوم، در لغت به معنایتصحیح کردن است و معانی اصطلاحی متعددی دارد از جمله معانی تقویم در زبان فارسی اینهاست: «زمان وقوع پدیده یا حادثهای نسبت بهیک مبدأ معین»و نیز«دفتری (خطی یا چاپی) حاوی اطلاعات زمانی ـ نجومی یک دوره یک ساله». در این مقاله، برای مفهوم نخست از واژه گاهشماری، و برای مفهوم دوم از واژه گاهنامه/تقویم استفاده شده است.
واژه تقویم، در معنای گاهشماری آن، به معنای تعیین موضع حقیقی خورشید بر دایرهالبروج در مواقع گوناگون سال است، که رکن اصلی استخراج گاهنامه/تقویم بوده است. بر این اساس، یافتن محل خورشید، « تقویم الشمس» و این جایگاه «مقومالشمس» نامیده میشد به نوشته ابوریحان بیرونی گاهنامه/تقویم بدین سبب «تقویم» نامیده میشود که اطلاعات موجود در آن تأیید و تصحیح شده است. ریشه واژه تقویم عربی است و ناظر به هیچ موقعیت نجومی ـ آسمانی نیست و معادل آن در عبری لواح (Lu’ah) است که تقریبا هم معنای لوح عربی است اما واژه تاریخ به ریشهای مشترک در زبانهای سامی میرسد. در عبری این ریشه یارح (yareah) به معنای ماه (قمر زمین)، و یرح (yerah) به معنای یک دوره 29یا 30 روزه گردش ماه به دور زمین (یک ماه؛ در عربی: شهر) است
در زبانهای فارسی میانه، از جمله در پهلوی و سغدی نیز برای بیان معانی گوناگون و مرتبط با «ماه» از هزوارشهای همریشه با یرح استفاده میشده است. این بحث که واژه تاریخ از تصحیف و تعریب واژه ترکیبی «ماه روز» فارسی پدید آمده و نویسندگان بسیاری آن را ذکر کردهاند، ریشهشناسی عامیانه، و بیاعتبار است با توجه به ریشهشناسی واژه تاریخ، به کارگیری این واژه از سوی نویسندگان دوره اسلامی، نشان میدهد که نخست به معنای «بررسی دستگاههای تقسیم زمان» به کار میرفته و سپس گسترش معنایی یافته و به معنای «علمتاریخ» به کار رفته است. بسیاری از این نویسندگان، در تعریف تاریخ، هر دو معنی را در نظر داشتهاند. محییالدین محمدبنسلیمان کافیجی که بحث مستوفایی در تعریف علم تاریخ (زمان سنجی) دارد، بیشترین و مفصلترین نظر را درتعریف واژه تاریخ ، در هر دو معنی، عرضه کرده است. دربعضی سنگنوشتههای باقیمانده به عربی، در شبهجزیره عربستان متعلق به پیش از اسلام، واژه تاریخ به معنای «ماه» (دوره گردش ماه به دور زمین) به کار رفته است
در عین حال، باید توجه داشت که مسلمانان، تا پیش از وضع گاهشماری هجری قمری، از واژه عَدَّ نیز برای شمارش روزها و تعیین تاریخ استفاده میکردهاند (برای آگاهی ازحدیثی به روایت سهلبن سعد که متضمن استفاده از این واژه به معنای تاریخ است در1316 ش، سید حسن تقیزاده در نخستین چاپ کتابگاهشماری در ایران قدیم، برای جلوگیری از خلط معانی گوناگونی که واژه تاریخ در زبان فارسی دارد، واژه گاهشماری را برای دانش شناسایی زمان و وقت (معرفه المواقیت) وضع و پیشنهاد نمود. بر این اساس، واژههای گاهنامه و گاهشمار نیز در زبان فارسی ابداع و رایج شدند.